00

total$00

Recent blog posts

2023-09-25 11:13:34

چرا زائران تلاش می کنند تا خود را به این جسم مرموز برسانند و آن را لمس کنند

همه ساله هزاران نفر از سراسر دنیا به شهر مکه در عربستان سفر می کنند. چرا که یکی از مقدس ترین سازه های دنیا در این شهر قرار دارد. یعنی کعبه. در این مکان زائران به انجام مراسم خاصی مشغولند که یکی از آنها ۷ مرتبه چرخیدن خلاف عقربه های ساعت به دور کعبه است. اما جدای این تک تک آنها تلاش می کنند تا خود را به یک جسم مرموز برسانند و آن را لمس کنند. این جسم سنگی است که در گوشه شرقی کعبه قرار دارد. سنگی که به سنگ سیاه مشهور است. و در نقطه ای قرار دارد که وقتی زائران به سمت کعبه می ایستند به عبارتی به سمت او ایستادند. یا می توان اینگونه گفت که این سنگ نقطه کانونی مراسم یک زائر را تشکیل می دهد. درواقع چرخیدن به دور کعبه که طواف نام دارد از نقطه ای آغاز می شود که سنگ سیاه قرار دارد و با هر دور چرخیدن دوباره به سنگ سیاه بر می گردند. او را لمس می کنند و بر آن بوسه می زنند و سپس چرخش بعدی را آغاز می کنند تا ۷ دور کامل شود. البته چون ازدحام جمعیت وجود دارد امکان لمس سنگ برای همه وجود ندارد بنابراین هر مرتبه که به سنگ می رسند فریاد می زنند خدا بزرگ است. اما سوالی وجود دارد. چرا زائران این کار را انجام می دهند؟ درواقع تنها دلیل این روایت است: 

عمر سنگ را خطاب می کند و می گوید: می دانم که تو سنگی و نه سودی می دهی و نه ضرری. اگر پیامبر را در حال دست زدن (و بوسیدن) ندیده بودم، هرگز تو را لمس نمی کردم.

طبق این گفته مشخص است که عمر هم درباره این سنگ هیچ علم و آگاهی ندارد و فقط به تقلید از پیامبر اسلام این کار را کرد. بنابراین سوال مهم تر این است که چرا پیامبر اسلام این کار را می کرد؟  

درواقع سنت اسلامی درباره این سنگ اینگونه می گوید که این سنگ از بهشت به زمین افتاد و به آدم و حوا نشان داد که کجا باید محراب بسازند، و درواقع آنها اولین معبد روی زمین را ساختند. 

سپس هنگامی که ابراهیم به دنبال سنگ برای ساخت کعبه بود این سنگ را پیدا و درون دیوار استفاده کرد. هرچند که ساختمانی که ابراهیم بنا کرد کعبه نام نداشت چون مکعب نبود بلکه مستطیل و بدون سقف بود. بهرحال پیامبر اسلام در هنگام بازسازی بنا این سنگ را در گوشه سمت راست کعبه قرار داد. 

در طول سال ها این سنگ بارها دزدیده و تکه تکه شد و البته رنگ سنگ در ابتدا روشن بود و در طول سال ها به رنگ سیاه تبدیل شد

پس آنطور که مشخص شد اهمیت این سنگ به این دلیل است که از آسمان به زمین افتاد. اما آیا ممکن است که این سنگ دارای انرژی خاصی باشد بطوریکه هر کسی را که نزدیکش می شود تحت تاثیر قرار دهد؟ 

زیرا ما می دانیم که سنگ های مختلف دارای انرژیهای مختلفی هستند که با خطوط نصف النهار بدن انسان، با چاکراهای کسی که در نزدیکی آن است در تعامل هستند. حال چه رسد به این سنگی که منشا زمینی ندارد.

در مرز بین آلمان و اتریش منطقه بسیار کوچکی به نام ارل وجود دارد. در وسط این منطقه کلیسای کوچکی به نام سنت آندریا قرار دارد. برای دهه ها از این کلیسا به عنوان کلیسای نجات یاد می شد. چراکه هر کس به این مکان وارد می شد احساس زیبایی داشت و کاملا پر انرژی و با نشاط انجا را ترک می کرد. این مکان آنقدر شهرت گرفت تا اینکه در سال ۱۹۸۰ عملیات باستان شناسی بر روی این ساختمان انجام شد. پس از حفاری های عمیق طی یک دوره چند هفته ای، چند جمجمه و یک سنگ کوچک کشف شد. سنگی عجیب و کاملا نایاب در کره زمین. اکنون معما حل شده بود زیرا این سنگ دارای انرژی فوق العاده بالایی بود به طوریکه بر تمام کسانیکه که در آن محل حضور می یافتند تاثیر می گذاشت. امروزه این سنگ محراب این کلیسا را تذئین می کند و همه روزه عده زیادی برای گرفتن انرژی به این مکان می روند. در اینجا یک نقطه مشترک بین این سنگ و سنگ سیاه در کعبه وجود دارد. هر دو در کره زمین کاملا نایاب هستند. بنابراین آیا ممکن نیست که سنگ سیاه هم دارای انرژی خاصی باشد که بر روی زائران تاثیر می گذارد؟ چرا که عمر گفت کسی که بت ها را شکست یعنی پیامبر اسلام سنگ سیاه را لمس و آن را می بوسیده. اما سوال دیگری که مطرح است این است که آیا می تواند رابطه ای بین این دو سنگ وجود داشته باشد؟ برای درک این بهتر است ابتدا ببینیم آدم و هوا دقیقا در کجا معبد اول را بنا کردند؟ 

در واقع آدم و حوا از داستان آفرینش شناخته می شوند. طبق این داستان آنها در مکانی به نام عدن زندگی می کردند که از آنجا رانده شده و به زمین فرستاده شدند. و با یک محاسبه ساده می توان فهمید که همین داستان آفرینش دوران آنها ر حدود ۱۰ هزار سال پیش از میلاد یعنی حدود ۱۲ هزار سال پیش اعلام می کند. طبق داستان آفرینش ست در سال ۱۳۰ بعد از خلقت به دنیا آمد. وقتیکه ست ۱۰۵ ساله بود ایناش یا همان انوش به دنیا آمد.وقتی ست ۹۰ ساله یعقوب به دنیا آمد که. و تا آخر. اما سوال این است که آدم و هوا با چه چیزی به زمین آمدند؟ اصلا عدن کجا بود؟ پاسخ این سوال را در گفته های عیسی ناصری که در نوشته های ممنوعه جان رسول آمده می توان یافت. پاسخ کوتاه این است. آنها از جایی که بودند هیچ کجا نرفتند. فقط آنها توسط ۵ حواسی که به آنها داده شد محدود شدند. این باعث که آنها ناگهان از باغی سر سبز خود را وسط برف و بورانی شدید بیابند. همانطور که گفتم داستان آفرینش این واقعه را حدود ۱۲ هزار سال پیش ثبت کرده و طبق مطالعات زمین شناسی ۱۲ هزار سال پیش دقیقا زمانی بود که این زمینی که ما اکنون آن را تجربه می کنیم در عصر یخبندان بود به طوریکه زندگی به هیچ وجه جریان نداشت. 

و این درحالیست که آیین مهرپرستی ایران باستان یا همان میتراییسم روم باستان ثبت کرده است که دقیقا ۱۲ هزار سال پیش میترا از درون غاری به نام رود افشان در شمال ایران به همراه تعدادی بیرون آمد و سپس آنها را در دره مرو در عیلام امروزی سکنی داد. این سرآغاز تمدنی بزگ است که بعدها شکل گرفت. عیلامیان یعنی مردم الاها. الاها لقبی برای میترا به معنای وحدت مقدس است که به همراه یک سنگ گرامی داشته شد. زیرا به انسان ها در مورد نور عشق آموخت و جستجوی مسیر را به واسطه وحدت تشویق کرد. و درواقع کلمه الهی به معنای الاهای من یا دقیق تر میترای من است. که ای به معنای من است. این تنها دلیلی است که ایلامیان سرزمینشان را «هَلتَمتی» به ‌معنی «سرزمین خدا» می‌خواندند. و به تمام اینها این را هم اضافه کنید که علم زمین شناسی و البته باستان شناسی رد اولین انسان ها بعد از عصر یخبندان را در همین غار رود افشان پیدا کرده است. 

اما نکته گنگی که شاید وجود داشته باشد این است که در این غار فقط یک معبد وجود دارد و آنهم معبد آناهیتا است. اما حقیقت این است که در دوران اشکانیان پرستش آناهیتا به اوج خود می رسد به طوریکه معابد سرتاسر ایران به او اهدا می‌شود. معروف است که پارتیان به نام این الهه سوگند می‌خوردند. درست است که منابع چشمگیری در این مورد نیست زیرا همانطور که می دانید تمام کتب تاریخی ایران زمین سوزانده شد اما در کتاب‌های مورخان ارمنی به اسامی پرستشگاه‌های میترا و آناهیتا برمی‌خوریم. و در غار رود افشان نامی از معبد آناهیتا به چشم نمی خورد بلکه میترا. و این اولین و قدیمی ترین معبد تاریخ بشر است که البته نه روی زمین بلکه زیر زمین ساخته شده است.   

یک سوال: تصور کنید که شما یک تلوزیون دارید. چه می شود اگر اکنون کانال تلوزیون را عوض کنید.  آیا تلوزیون عوض می شود؟ نه فرکانس دریافتی عوض می شود و شما تصویری دیگر در همان تلویون دریافت می کنید. حالا به این گوش کنید. در سال ۱۹۹۹ دیوید رول باستان شناس مشهور انگلیسی و یک تیم تحقیقاتی مدعی شد که مکان دقیق باغ عدن را، طبق توصیفات انجیل از باغ عدن در شمال غرب ایران، در پایین کوه سهند به سمت دره حاصلخیز آجی چای یافته اند. دره ای کوهستانی با باغ‌های پلکانی، مملو از هر گونه درخت پر میوه و رودخانه ای که به چهار قسمت تقسیم می شود و دقیقا به چهار رود بزرگی که در انجیل برای توصیف عدن آمده می پیوندد.  آری قبلا گفتم دوباره هم تکرار می کنم. ابعاد بالاتر همینجاست. درواقع وقتیکه درباره ابعاد بالاتر صحبت می کنم منظور آن چیزی نیست که با اعداد و اشکال هندسی ترسیم می کنیم. زیرا این بعدی که از آن صحبت می کنم درواقع یک انرژی پتانسیل کل از فرکانس پایین تا فرکانس بسیار بالا است.  وقتیکه ما در بعد سوم هستیم درواقع در فرکانسی بین ۳ تا ۴ هستیم. زیرا هر بعد خود محدوده یک فرکانس است که تشکیل شده از فرکانس ارتعاش  صفر تا ۱۰۰۰  می باشد. و وقتیکه ما در فرکانس ۳ هستیم یعنی فقط فرکانس های ۱ تا ۳ و برای برخی تا لبه ۴ را دریافت می کنیم. جالب شد نه؟ تلویون همان تلوزیون است فقط فرکانس تغییر کرده. همانطور که قبلتر گفتم میترا آن افراد را از غار رودافشان در دماوند بیرون آورد و بدون شک می دانید که دماوند در پارهٔ مرکزی رشته کوه البرز قرار دارد و این یعنی ممکن است غارهایی وجود داشته باشد که نه از سبلان بلکه از تبریز تا رودافشان گسترده باشد. 

این بر کسی پوشیده نیست که میترا از دل سنگ بیرون آمد. سنگی که از آسمان به زمین افتاده بود. و طبق اسرار میتراس پس از او انسان ها آن سنگ را به یادبود او گرامی داشتند. سنگی که از زمین نبود.  حالا به این گوش کنید. در کلیسای سنت آندریاس تخته سنگی به دیوار نصب شده که بر روی آن تاریخ حفاری و تاریخ کشف سنگ انرژی را نوشته. بر روی این تخته سنگ اینگونه نوشته شده است.  دی آی ام پروسلوته- این کوتاه شده Deo invicto mithrae prosalute است که به فارسی می شود برای نجات از طرف خدای میترا.  در حقیقت آنچه باستان شناسان در زیر این کلیسا کشف کردند چیزی نیست جز ویرانه های یکی از قدیمی ترین معابد میترا. 

 

 

Kandlus network

دوست عزیز. این صفحه آزمایشی است و برای شما که به انگلیسی مسلط نیستید اماده شده تا بتوانید مقاله های کندلوس را به فارسی مطالعه کنید.

All Comments